«نقل است که عالمی، تفسیری بر قرآن نوشت و به سلطان زمانش آن تفسیرش را اهدا کرد و این تفسیر، تفسیر خوب و مبسوطی نیز بوده است و آنگاه، چشمداشتی داشت که سلطان به او کمکی کند ولی سلطان کمکی نکرد، این فرد شروع به گله و شکوه کرد که من یک عمر کار کردم و این تفسیر را نوشتم و به تو اهدا نمودم ولی تو به من توجهی نکردی و در مقابلش کمکی به من روا نداشتی، آن سلطان نیز که آدم زرنگی بوده است، گفت تو اینهمه تفسیر نوشتی در ذیل آیه «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین»، چه نوشتی؟
ما خوب سخن میگوییم و خوب مینویسیم اما در مقام عمل، به شرک میافتیم، «ایّاکَ نَعْبُدُ» یعنی فقط تو را عبادت میکنیم و «ایّاکَ نَسْتَعین» یعنی فقط از تو کمک میخواهیم، اگر انسان به این مرحله توحید برسد موحد واقعی میشود.» [رفرنس]
نظرات شما عزیزان: